یک کد 4 رقمی در کادر زیر وارد نمایید:
ثبتاپلیکیشن پیشتازمووی را به صفحه اصلی موبایل خود اضافه کنید.
1- در نوار پایین دکمه را انتخاب کنید.
2- منوی بازشده را به سمت بالا و یا به سمت راست کشیده، سپس گزینه "Add to Home Screen" را انتخاب کنید.
3- در قسمت بالا "Add" را انتخاب کنید.
یادداشتی بر فیلم «رفقای خوب»
راجر ایبرت
پس از دیدن رفقای خوب اسکورسیزی حس حاکم بر شخصیت ها تا دو روز تمام همراهم بود. حسی از احساس گناه و پشیمانی از انجام اشتباهاتی که در یک لحظه انجام می شوند و تا یک عمر تاثیرشان باقی می ماند و حس وفاداری ای که به خیانت انجامیده است. اکثر فیلم ها حتی بزرگترین هایشان وقتی که از سالن سینما بیرون می آیید بخار می شوند و اجازه می دهند به دنیای واقعی بازگردید. اما این فیلم اصلا اینطور نیستو فیلمی که کار یکی از بهترین کارگردانان امریکایی را در اوج حرفه اش است.
اسکورسیزی بهترین کارگردان (شاید تنها کارگردان مناسب) برای ساختن چنین موضوعی است. او کاملا این فضا را می شناسد. تجربه او در کودکی به عنوان کسی که در محله لیتل ایتالیای نیویورک زندگی می کرده و زندگی اعضای مافیا را از نزدیک می دیده، در این فیلم بسیار به کمکش می آید. اسکورسیزی در کودکی به دلیل شرایط بد جسمی اش نتوانسته مانند یک کودک معمولی زندگی کند و همین باعث شده توجه دقیقی به محیط پیرامون زندگی اش داشته باشد.
در اوایل فیلم شخصیت اصلی از پنجره بیرون را نگاه می کند و با دیدن اعضای جوان مافیا تحت تاثیر آن ها قرار می گیرد. آنها همیشه بهترین ماشین ها را دارند در بهترین جاهای شهر غذا می خورند و پلیس هیچ وقت کاری به کارشان ندارد. این زندگی ای است که او دوست دارد داشته باشد. فکرهایی که در این لحظه از ذهن شخصیت اصلی فیلم می گذرد از خاطرات هنری هیل (شخصیت واقعی ای که فیلم بر اساس زندگی او ساخته شده است) گرفته شده اما به نظر من اینها افکار اسکورسیزی هم هستند. در طول 23 سالی که اسکورسیزی را از نزدیک می شناسم در طول هر مکالمه مان چندین بار به آن تصویر مرکزی که در آن او از پنجره خانه شان گنگسترها را نگاه می کرده می رسیم.
مثل پدرخوانده، رفقای خوب هم فیلمی طولانی است و آنقدری به مضمون هایش فرصت می دهد تا به اندازه کافی در فضای فیلم رشد کنند. فیلم درمورد طرح داستانی مشخص و محدودی نیست، فیلم در مورد این است که بودن در مافیا چه حسی دارد و در آن هم به روزهای خوب و هم به روزهای بد آن پرداخته می شود. روش فیلم برای نشان دادن این تجربه غرق شدن بیشتر و بیشتر در لایه های درونی تر و سری تر مافیا است و این کار با شخصیت هایی انجام می شود که در ابتدا به صورتی سطحی معرفی می شوند تا در ادامه تاثیر ویرانگرشان را بر داستان بگذراند. ما شخصیت های اصلی را در طول زمانی نزدیک به سی سال دنبال می کنیم و دوره های متفاوتی از زندگی آنان را می بینیم. از زمانی که کسی نمی تواند قدرتشان را به چالش بکشد تا دوره ای که به زندان می افتند و از زندگی پر زرق و برقشان تا حدودی طرد می شوند. یکی از عواملی که باعث شده است این تغییر برای مخاطب به خوبی قابل لمس باشد استفاده دقیق اسکورسیزی از موسیقی است. او با گلچین ترانه های پاپ محبوبش و قرار دادن آنها به شکلی حساب شده، موفق می شود احساسات موجود در صحنه ها را تشدید کند و همزمان سیر تحول شخصیت را در قالبی صوتی نیز به فیلم اضافه کند.
رفقای خوب بیش از هر چیز دیگری درمورد گناه است. اما خود را به شکل یک نمایش اخلاقی سرراست عرضه نمی کند. در اینجا احساس گناه قهرمان فیلم به این خاطر است که او احساس می کند به اندازه کافی به اخلاقیات مافیایی متعهد نبوده است. او محکوم به گناه خیانت است و مجازات او در نهایت تبعید شدن به جایی است که کسی او را نمی شناسد. همانطور که شخصیت های فیلم با غرق شدن در مافیا ارزش های اخلاقی آن را می پذیرند بیننده هم پس از مدتی به حدی با داستان درگیر می شود که می تواند تصور کند که این شخصیت ها ممکن است واقعا آدم های خوبی باشند!
واکنش منتقدها:
فیلم در سایت راتن تومیتوز امتیاز 96% را بر اساس 95 ریویو بدست آورده که معادل نمره 9/01 از 10 است: «یک فیلم تاثیرگذار و خوش ساخت. رفقای خوب یک فیلم گنگستری کلاسیک و بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی است ». در سایت متاکریتیک فیلم نمره 90 از 100 را بر اساس نظر 20 منتقد به دست آورده که نشانگر «تحسین جهانی» است.
«هیچ فیلمی بهتر از این درمورد مافیا ساخته نشده است، حتی پدرخوانده هم به خوبی رفقای خوب نیست.»
راجر ایبرت (شیکاگو سان تایمز)
«تمام بازی های این فیلم عالی هستند اما بازی پشی جلوه بیشتری دارد چرا که رفتار او به گونه ای است که انگار بدون داشتن فیلمنامه بازی کرده است .»
جین سیسکل (شیکاگو تریبون)
واکنش های مخاطبان در شبکه های اجتماعی:
امتیاز بینندگان در سایت راتن تومیتوز = 97%
نظر مثبت:
رفقای خوب احتمالا مهمترین فیلم دهه 90 است. فیلمهایی مثل «سکوت بره ها»، «پالپ فیکشن»، «مظنونین همیشگی» و خیلی از فیلمای مهم دیگه این دهه بدون تاثیری که از این فیلم گرفتن نمی تونستن وجود داشته باشن و این نشون میده که جایگاه فیلم توی تاریخ سینما چقدر تضمین شده ست.
نظر منفی:
کاری که اسکورسیزی همیشه انجام داده: گرفتن یه فیلمنامه جنایی متوسط و اجرای اون با فیلمبرداری متظاهرانه و بازی های عالی بازیگراش. واقعا تعجب می کنم که این فیلم این همه تحسین رو برای اسکورسیزی آورده چون سالهاست دارم تلاش می کنم بفهمم فیلمهای اون چه ویژگی متفاوتی با آثار جنایی معمول دارن و به نتیجه ای نمی رسم. وقتی کار هنری به یه همچین درجه ای از نمایش خشونت میرسه باید یه دلیل محکم برای این کار داشته باشه و چیزی رو به مخاطبش یاد بده اما اینجا نمایش خشونت فقط برای جذابیت بیشتر فیلم انجام شده.
نویسندگان:
نیکلاس پیلگی، مارتین اسکورسیزی
عوامل:
فیلمبرداری: مایکل بالهاوس
تدوین: جیمز کوای
موسیقی: کریستوفر بروکس (تدوین موسیقی)
بودجه کلی: $25,000,000
فروش جهانی: $46,836,214
دیالوگ برگزیده:
هنری هیل: جیمی از اون آدمایی بود که توی فیلما از آدم بدا خوششون میاد.
جزئیات:
به گفته هنری هیل (که فیلم بر اساس خاطرات او نوشته شده) تصویری که جو پشی از شخصیت تامی دی سیمون ارائه می دهد با شخصیت واقعی او تا 99% تطابق دارد. تنها تفاوت جثه کمی بزرگتر دی سیمون بوده است.
به گفته نیکلاس پیلگی (نویسنده) تعدادی از اعضای مافیا به عنوان سیاهی لشکر در بعضی صحنه ها ایفای نقش کرده اند تا تصویری واقعی تر از پاتوق های این افراد در فیلم ایجاد شود.
رابرت دنیرو برای صحنه ای که به خدمتکارها انعام سنگین می دهد پول واقعی خواسته بود. منشی صحنه از پولهای خودش 5000 دلار به دنیرو داده و بعد از گرفتن هر برداشت کسی اجازه خروج از صحنه را نداشته تا پول ها جمع آوری و شمرده شوند.
مادر ری لیوتا حین فیلمبرداری این فیلم از دنیا رفته است. او گفته از خشم ناشی از این اتفاق برای بازی در فیلم استفاده کرده است.
پیشنهاد بازی در نقش جیمی کانوی (با بازی دنیرو) ابتدا به آل پاچینو داده شده بود اما او برای جلوگیری از بازی کردن در نقش های مشابه این نقش را رد کرد.
ری لیوتا برای بازی در این فیلم پیشنهاد بازی در فیلم بتمن (1989) را رد کرده است.
بسیاری از دیالوگ های فیلم به صورت بداهه و سر صحنه فیلمبرداری گفته شده اند.
در صحنه ای که اعضای باند حین حمل یک جسد به خانه مادر شخصیت تامی دی سیمون می روند، کسی که نقش مادر او را بازی می کند، در واقع مادر مارتین اسکورسیزی (کارگردان فیلم) است.
مدیر دوبلاژ : امیرحسین صفائی
برای خرید بلیت و تماشای سینمای آنلاین باید وارد حساب کاربری شوید.
ورود یا ایجاد حساب کاربریضمن تشکر از حسن انتخاب شما از ما به عنوان سرویس دهنده VOD، برای تماشای آنلاین باید عضو سایت شوید.
ثبت نام و عضویت در سایتاگر قبلا عضو سایت شده اید و دارای حساب کاربری هستید وارد حساب شوید.
ورود با نام کاربریشما نمیتوانید با اشتراک رایگان این فیلم را تماشا کنید.
برای تماشا می بایست اشتراک تهیه نمایید.
خرید اشتراکاشتراک رایگان برای ایرانسلیها
شما دیگر نیازی به خرید اشتراک پیشتازمووی ندارید اما در هنگام تماشای فیلمها، هزینه حجم مصرفی اینترنت شما به صورت کامل محاسبه میشود، درصورتی که اشتراک پیشتازمووی داشته باشید حجم مصرفی شما نیم بها محاسبه خواهد شد.
متوجه شدم
در حال بارگذاری دیدگاه ها